روز ششم چالش - ریز شدم!

ساخت وبلاگ
سلام :) نمی‌دونم الان که در حال خوندن این پست هستید، حال دل‌تون چطوریه اما امیدوارم خوب باشید :) همونطور که لطفا، حتما، تشریف میارید می‌بینید، یکم وبلاگ رو تغییر دادم. یه بخشی از تغییرات، ظاهری‌ه؛ مثل فونت و اندازه‌ها و بخش دیگه‌ش کارکردیه‌؛ مثلا دسترسی به موضوعات کلی رو از منوی بالا امکان‌پذیر کردم و اینا.  اگه خیلی به دردتون نخورد، عوضش وجدانم رو راحت کردم که دوست وبلاگی جدید احتمالا، شاید، ممکنه، حس بهتری داشته باشه ؛) بخصوص اگه OCD داشته باشه :)) کتاب‌ها سبز می‌شوند... عنوان این عکسم‌ه که روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1400 ساعت: 7:11

یه وقتایی هست که به این رخت‌شور توی دل من مرخصی می‌دن، میره؛ دختر ِ وراّج توی مغزم هم به دلیل نه چندان مشخصی صداش درنمی‌آد؛ یادم هم می‌افته که یه سری به سایت تد بزنم؛ از قضا شانس[تقدیر، اسمش که فرق نمی‌کنه، هوم؟] هم همکاری می‌کنه و یه تدتاک جدید[سخنرانی] اضافه شده که با موضوعات مورد علاقه‌ی من همخوانی داره...خلاصه اینجوری منجر به خوندن کتابی می‌شه که نویسنده‌ش همون سخنران‌ست و موضوع کتاب هم هیچ ربطی به عکاسی نداره ولی گاهی مثل کتاب امروز یه حس الهام بخشی داره که باعث می‌شه بلند شم و یه کار مفیدی روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1400 ساعت: 7:11

یکی از مسابقاتی که توی نزدیکا برگزار شد، مسابقه‌ی نویسندگی خاطرات بدون موبایل بود. هرچند که من شرکت نکردم ولی توی ذهنم اومد که درباره‌ی این موضوع بنویسم که چقدر حس می‌کنم اوضاع بهتر شده! مثلا اگه قبلا یه جایی می‌رفتیم که مسیرش رو بلد نبودیم باید هی جلوی آدم‌هایی که نزدیک به خیابون راه می‌رفتن، می‌زدیم رو ترمز، شیشه رو می‌دادیم پایین، داد می‌زدیم چند بار می‌گ روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

امسال پر جشن تولدترین سال زندگیم و در عین حال یکی از بدترین روزهای تولدم هم بود. تولد من و آقا سید، عقد، عروسی، شروع فعالیت کاری من، همه‌شون توی شهریور اتفاق افتادن. چهارشنبه با دوستان دانشگاه جمع شدیم یکی از دوستانِ از غربت برگشته رو ببینیم، برامون تولد گرفتن؛ پنج‌شنبه صبح، شرکتِ آقا سید توی توچال برای شهریوری‌های شرکت؛ پنج‌شنبه عصر، خونه‌ی مامانم اینا؛ امر روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

وقتی من توی لحظات احساسی فیلم‌ها که بعضا شاد هستن هم گریه می‌کنم، حسین قبلا این رو به حساب احساساتی بودن من به عنوان یه خانم می‌ذاشت و حال اینکه من در مواقع دیگه به نظر آدم در این حد احساسی‌ای نمیام. برداشت خودم این‌ه که خودم رو ناخودآگاه در موقعیت می‌ذارم و احساسات موقعیت رو دریافت می‌کنم. توانایی من در همدلی کردن با آدم‌ها رو حسین وقتی فهمید که به طور اتفا روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

این عنوانی‌ه که استاد دانشگاه وجودم پیشنهاد داد و ذیل‌ش تاکید کرد که طوری کامل و جامع از تجربیاتم بنویسم که انگار رساله‌ی دکتری‌م رو حول موضوع انسان، خانواده و تاثیرات عمل جراحی بر روان و روابط افراد می‌نویسم! ای بابا! ولم کن! عنوان رو همین‌جا عوض می‌کنم به « اهل کاشانم! » الان در حالی می‌نویسم که یه بادکنک خالی رو با لب‌هام گرفتم و سعی می‌کنم بادش کنم تا ر روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

مهم‌ترین تاثیری که صد روز نوشتن متوالی توی زندگی من داشت این بود که لمس کردم پیوسته و متوالی انجام دادن کارها چقدر خوبه. هر روز بخشی از کار رو انجام می‌دی و بعد از چند روز خیلی خوب تموم می‌شه. بعد از اون تجربه، کارهای خونه، خوندن کتاب‌ها و هر کاری که در وهله‌ی اول به نظرم سخت و زیاد می‌آد رو به واحدهای کوچک روزانه تقسیم می‌کنم و بدون نگرانی و فکر کردن به این روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

از کجا شروع شد؟خدا تو این دنیا با اسبابش آدم رو هدایت کرده و می‌کنه.یکی از علایق من اینه که روزانه توی جاهایی که محتوا تولید می‌کنن بگردم: اپ استور، تد، شبکه‌های اجتماعی، برنامه‌های کتاب‌خوان و ... همین گشتن و به طور اتفاقی خوندن مطالب گاهی من رو به چیزهای خیلی خوبی رسونده؛ نمونه‌ش همین مسیریه که می‌خوام توی این پست ازش بنویسم.۱. توی طاقچه به طور اتفاقی به ک روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

وقتی به دوستم گفتم دنبال کارگرِ خانم و مطمئن هستم که کارش خوب باشه، بهم کارگری که سال‌ها خونه‌ی پدرش کار می‌کرده رو معرفی کرد. روز قبل از اینکه بیاد خونه‌م زنگ زد هماهنگ کنه چه ساعتی بیاد. طبق ساعت خواب خودم که نه، زودتر؛ بهش گفتم: ۹ دم مترو خوبه؟ گفت: ۹؟؟؟؟ اینو یه جوری گفت که فکر کردم AM رو به اشتباه PM زدم! گفتم: ۸؟ گفت: ۷! آب گلوم رو قورت دا روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 0:03

توی چرایی و چگونگی نظر دادن باید نظر مثبت/تشویقی و منفی/انتقادی رو از هم تفکیک کنیم چون مسائل متفاوت و بعضا متناقضی دارن. برای همین توی دو بخش می‌نویسم. این نوشته درباره‌ی نظرات مثبت‌ یا تشویقی‌ه. [اندکی چرایی] اولین موردی که همیشه قبل از نظر دادن باید بهش توجه کرد اینه که چه لزومی به نظر دادن هست؟ روز ششم چالش - ریز شدم!...ادامه مطلب
ما را در سایت روز ششم چالش - ریز شدم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0delamahb بازدید : 28 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 10:17